همانطور که میدانید بازاریابی شبکهای با بازاریابی هرمی تفاوت زیادی دارد. این تفاوتها به گونهای بوده که بازاریابی شبکهای، در صورت تطابق با مصوبات دولتی، فعالیتی قانونی میباشد. البته لازم به ذکر است که این موضوع ریشهی اصلی مقالهی فعلی نبوده و در این مقاله قصد داریم تا با معرفی اصول اساسی و بنیادین بازاریابی شبکهای و نیز ذکر مسائل راهبردی و ضروری، محتوایی جامع در اختیار بازاریابان شبکهای قرار دهیم تا بتوانند از آن به عنوان یک مرجع استفاده کنند.
مانند هر تلاش دیگری باید اماده باشید که سخت بکوشید و هوشمندانه کار کنید. این تفکر غلط در بین بسیاری از افراد رایج است که بازاریابی شبکهای نیازمند فعالیت نبوده و کار سادهای است. حقیقت اینجاست که پیشرفت در این حرفه همانند هر حرفهی دیگر نیازمند پشتکار و تلاش بیوقفه است. بر اساس فتوای مقام معظم رهبری نیز همین امر است که بازاریابی شبکهای را با بازاریابی هرمی متمایز میکند: شخص تنها زمانی حقالزحمه دریافت میکند که در ازای آن فعالیتی انجام داده باشد.
اگر روشی برای شما فایده ندارد، باید آماده تغییر باشید: تغییر خودتان و رفتارتان و تغییر روشهایتان. باید بدانید که بنابر اصل اول (دشوار بودن این حرفه) امکان ایجاد یاس و بیانگیزگی در اثر عدم موفقیت بیشتر است و همین امر باعث میشود بسیاری از افراد انگیزهی خود برای ادامهی کار را از دست داده و با جملاتی مانند «این کار مناسب من نیست» و یا «من این کار را بلد نیستم» دست از تلاش بردارند و با این حرفه خداحافظی کنند. در مواجهه با چنین مشکلی باید به خاطر داشته باشید که نباید با این بهانهها میدان را خالی کنید. سختی راه را بپذیرید سپس قدمی استوار در راه بگذارید. .
بازاریابی شبکهای به نتایج پاداش میدهد. اگر آماده باشید، خواهید دید پاداشی که میگیرید، ارزشش را دارد. یکی از نکات مهم این است که تلاش ما باید در راه درست انجام شده و نمیتواند فقط شامل تلاش باشد. در فیلم معروف جنگ ستارگان دیالوگی با این مضمون وجود دارد: «تلاشی وجود ندارد. یا کاری را انجام میدهید و یا آن را انجام نمیدهید.» این موضوع بدین معناست که تلاشی که منجر به نتیجهی مطلوب نشود ممکن است در مسیر درستی انجام نشده باشد. بنابراین باید نحوهی تلاش را تغییر داده و یا میزان آن را افزایش داد.
اکنون که با مقدمات کار در سطح شخصی آشنا شدیم، بهتر است که وارد مرحلهی تعامل شده و مسائل مهم در برقراری ارتباط را بررسی کنیم.
اولین موضوع مهم این است که هر واژه، کلمه یا جملهای که در صحبت کردن بهکار میگیریم، در معرفی ما به دیگران و برداشت آنها از شخصیت و رفتارمان موثر است. یک بازاریاب موفق باید کلماتی را انتخاب کند که با حداقل تعداد کلمات بیشتری مفاهیم را منتقل کند. برای این موضوع بازاریاب باید دانش واژگان خود را تقویت کرده و در این امر به مهارت برسد.
در حقیقت با نوع کلام خود میتوانیم دیگران را جذب کلام و در پی آن شخصیتمان کنیم یا برعکس اطرافیان را از خود دور کنیم صدا و طرز صحبت کردن طرف مقابل میتواند همپای طرز لباس پوشیدن او، حتی بیشتر، در تاثیر اولیه تاثیرگذار بوده و اثر کلام را بالا ببرد.
با عبور از این مرحله و قدم نهادن در راه, مشکلات موجود در حرفه خودشان را نشان خواهند داد . برخی از مشکلات سر راه یک بازاریاب عبارتند از:
- بی هدفی
- بی برنامگی
- ترس از ارتباط با مشتری
- خستگی و نا امیدی
- بی توجهی به مشتری
- بی توجهی به سازمان
- دمدمی مزاجی در کار و یا سازمان
- فرار از سختی و مانع
- آستانۀ تحمل کم در شنیدن پاسخ "نه"
- عدم یادگیری مداوم
- اجبار در انتخاب این حرفه
- تأخیردرکاری که باید بکند
- عدم مسئولیت پذیری در قبال خود, سازمان و مشتری
برای یافتن چارهای جهت حل این مشکلات بد نیست که نظرات چند نفر از بزرگان این حرفه را بدانیم و با جملات و نوشتار آنها بیشتر آشنا شویم.
رندی گیج در مورد رهبری یک تیم نکات جالب توجهی را بیان میکند که خواندن آن خالی از لطف نیست. در ادامه بخشی از نکات مد نظر رندی گیج در مورد چگونگی رهبری تیم را میخوانیم.
زمانی که سال اول و یا دوم من در این تجارت بود ، من به آپلاین خودم درباره تیمم شکایت میکردم . بیشتر آنها تنبل بودند و مهمانان را به جلسات نمی آوردند و فقط میخواستند کنار بایستند تا تیمشان انها را ثروتمند کند . من متعجب بودم که آنها چرا تلاش نمیکنند که بیشتر شبیه من باشند . متاسفانه به این شکل بودند و مشکل هم همین بود. من یک مشکل قدیمی داشتم که تمام افراد تازه کار در این تجارت با آن مواجه هستند . اینکه شما تعداد کمی از افراد را وارد سازمان خود میکنید و سپس انها شما را ثروتمند میکنند .متاسفم ، این خیلی طرز فکر بی پایه و اساسی هست.همانطور که من در کتابم( اولین سازمان کاری خود را بسازید) هم بیان کردم این در واقع در مورد مسئولیت پذیری شماست. زیرا تجارت ما یک مدل تکثیر پذیری بر اساس رفتار است و مهم نیست شما به مردم چه میگویید زیرا آنها از رفتار شما پیروی میکنند .
اگر شما مهمانان را برای معرفی کار دعوت کنید یا افراد جدید را وارد تیم کنید و همچنین اگر در همایش ها حضور پیدا کنید و از سیستم پیروی کنید انها متوجه میشوند. انها از شما احترام گذاشتن و ارزشگذاری را می آموزند.
آنها نگاه میکنند شما چگونه با مشکلات برخورد میکنید و به آنها رسیدگی میکنید ، به همکاری متقابل شما و کمپانی توجه میکنند و صحبت هایی که راجب افرادی میکنید که ان اطراف حضور ندارند را نیز میبینند .شما مسئول هستید که قبل از همه کاری را انجام دهید ، آن را تست کنید و ببینید که چگونه کار میکند و سپس ان را با تیم خود به اشتراک بگذارید .
شما در واقع نمیتوانید شبکه خود را رشد دهید ، هیچکس نمیتواند . شبکه ها به طور مداوم تغییر شکل میدهند، آنها از انواع مختلف انسان ، فرهنگ ، عادت های کاری ، سیستم ها و عقاید فلسفی ساخته شده اند. برآیند رفتار های فردی اکثریت افراد مجموعه تبدیل به رفتاری میشود که شبکه از خود بروز میدهد.
یکی از چیزهایی که در طول 52 سال گذشته گفته ام این است که : تجارت شما دقیقا با همان سرعتی که ت شما کار میکنید رشد میکند. هرکاری که شما برای رشد شخصی خود انجام میدهید به نحوی باعث رشد شما میشود.
یاد گرفتن یک زبان خارجی ، رفتن به یک کلاس فلسفه در مدرسه شبانه ، و یا حتی اموختن یوگا سبب ایجاد اتفاق های خوب در تجارت شما خواهد شد . اینجا یک حرکت اسمزی اتفاق می افتد که وقتی شما در زمینهای رشد میکنید آن به زمینه های دیگر هم منتقل میشود .
شما اعتماد به نفس ، توازن ، حکمت ، دانش و مهلرت هایتان را توسعه میدهید و همه اینها باعث میشود شما برای پراسپکت جذاب تر باشید و توجه و احترامی را که تیمتان از افزایش میدهد. دریافت میکنید. کلید این کار ساخت یک فرهنگ رشد شخصی در تیمتان است. این کافی نیست که به تیمتان بگویید که کتاب های مثبت بخوانند یا به فایل های صوتی مثبت گوش کنند . حقیقت این است که بسیاری از مردم حتی معنی انها را نمیفهمند .اگر شما یک برنامه ساخت یافته توسعه فردی برای تیمتان داشته باشید ، نتایج بسیار چشمگیر تری را مشاهده خواهید کرد .
اکنون به سراغ دومین صاحبنظر در زمینهی بازاریابی شبکهای خواهیم رفت تا دید جامعتری جهت رفع مشکلات احتمالی داشته باشیم. در ادامه از اریک وور میخوانیم. او در مورد اشتباهاتی که باید از آن پرهیز شود میگوید:
مهم نیست چه مدت در این تجارت فعال هستید ، داشتن این اشتباهات در هر مرحله ای باعث می شود به پرتگاه عدم موفقیت بسیار نزدیک شوید . پس اگر به فکر موفقیت خود وتیمتان هستید ، پیشنهاد میکنیم حتما از این ۷ مورد دوری کنید.
در هر شرایطی حقیقت کاملا کفایت می کند. سعی کنید در مورد فرصتهایی که حرفهی شما در اختیار افراد قرار میدهد اغراق نکرده و یا بیش از حد بر آن تاکید نکنید.
فرقی ندارد که شما یک لیدر باشید یا فردی که تازه استارت زده است ، اطمینان حاصل کنید که در فعالیت و رفتار خود ثبات دارید . زمانی که یک فرد دائما سرد و گرم شود ، تیم او شروع به از دست دادن ایمانشان نسبت او می کنند و ابتکار عمل خود را از دست می دهند. همچنین ، بی ثباتی در ساختن تجارتتان باعث می گردد تلاش های شما سرکوب شده و هدر رود .
هیچ کس بخاطر گوش دادن یا پیروی از افراد منفی نگر ، کسانی که در صحبت ها یا حالت و رفتارشان منفی هستند، لذت نمی برد. منفی نگری هر سازمانی را نابود می کند ، بنابراین مثبت اندیش باشید .
زمانی که قرار است یک ایده و روش در تیمتان انجام گیرد ، همانگونه که از افراد میخواهید که نسبت به انجام آن سریعا اقدام کنند ، خودتان نیز در انجام آن ثابت قدم باشید و آن را به تاخیر نیندازید .
آنچه شما در خارج از سازمانتان انجام می دهید یک چیز است ، اما چیزی که در سازمانتان انجام می دهید یک چیز کاملا متفاوت است . ما حرفه ای هستیم ، شما نیز حرفه ای باشید .بی توجهی به رفتار فقط باعث بی ارزش شدن شهرت شما یا بی ارزش شدن تاثیر احساسی در سازمانتان نیست ؛ این مورد ویرانگر است .
چه نیت شما خوب باشد یا بد ، تصمیم بگیرید که اگر شما آنها را به این تجارت وارد نکرده اید ، اقدام به ثبت نام آنها نکنید . با آنها دوست باشید ، آنها را حمایت کنید ، کمکشان کنید که در مسیر خود به جلو حرکت کنند. شغل شما بر اساس همکاری است ، نه بر اساس درندگی .
تصمیم بگیرید که ریشه های خود را بصورت عمیق فرو ببرید. ممکن است که مواقعی باشد که شما باید یک تصمیم بگیرید ف مواقعی که شما باید یک جابجایی داشته باشید ؛ اما شخصی نباشید که هر از چند مدتی (چند سالی) ریشه خود را جابجا کنید. این کار باعث محرومیت شما از شهرت حرفه ای می شود.
در نهایت زمانی که خودتان را کاملا تقویت کردید نوبت این میرسد که به تیم خود رسیدگی کنید و آنان را تقویت کنید. جان ماکسول در این مورد چند اصل نام میبرد که لازمهی افراد یک تیم است.
منظور از سازگار بودن، وفقدادن خود باشرايط و افرادي است كه درآن موقعيت با آنها روبرو ميشويم . كـار تيمی با خشكی و انعطاف ناپذيری سازگار نيست. اگر بخواهيد با ديگران كاركنيد و در تيم عـضو مـؤثری باشـيد، بايـد از انطباق با تيم ابایی نداشته باشيد.
افراد انعطاف پذير و سازگار برای گام نهادن در راهی كه هيچكس نپيموده باشد اولويت قائلند. اين نوع افرادبسيارآموزش پذيرند.
ورود افراد بااستعداد ديگر به تيم را تغيير درسمت و مقام خود نميدانند.از تغيير باكی ندارند و موقعيت جديد يا تغيير مـسئوليتهـاي خـود را برپايـه واقعيـت هـای موجـود ارزيـابی ميكنند.
افراد خلاق باخود ميگويند. "خوب، فكر نو را ميآزماييم. گامی نو برميداريم حتی اگر از پس آن برنياييم. افراد سازگار، خلاقيت دارند و در مواقع دشـوار راهی مـييابنـد. خلاقيت سـازگاری را تقويت ميكند.
كسی كه هميشه به فكر خويش است بعيد است كه تحولی به نفع تيم ايجاد كند.كاری نكردن برای ديگران تباه كردن خـويش اسـت. اگـر هدف ما خدمت بـه تيم باشـد،سازگارساختن خويش با اين هدف دشوار نيست.متن..